کانو معتقد بود که انتظارات مشتریان را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد:
بخشبندی مدل کانو
مدل کانو انتظارات مشتریان را به پنج دسته تقسیم میکند:
استفاده از مدل کانو
مدل کانو میتواند برای شناسایی انتظارات مشتریان از محصولات و خدمات استفاده شود. این مدل میتواند به کسبوکارها کمک کند تا محصولات و خدمات خود را به گونهای طراحی و توسعه دهند که انتظارات مشتریان را برآورده کنند و رضایت آنها را افزایش دهند.
برای استفاده از مدل کانو، میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد. یکی از روشهای استفاده از این مدل، استفاده از نظرسنجی از مشتریان است. در این روش، از مشتریان خواسته میشود که انتظارات خود را از محصولات و خدمات کسبوکار بیان کنند. سپس، انتظارات بیانشده توسط مشتریان به کمک مدل کانو دستهبندی میشوند.
روش دیگر استفاده از مدل کانو، استفاده از مصاحبه با مشتریان است. در این روش، با مشتریان مصاحبه میشود و انتظارات آنها از محصولات و خدمات کسبوکار مورد بررسی قرار میگیرد. سپس، انتظارات بیانشده توسط مشتریان به کمک مدل کانو دستهبندی میشوند.
در نهایت، میتوان از روشهای تحلیل دادههای ثانویه نیز برای استفاده از مدل کانو استفاده کرد. در این روش، از دادههای موجود در مورد مشتریان مانند دادههای فروش، دادههای خدمات مشتری و دادههای نظرسنجی استفاده میشود. سپس، با استفاده از این دادهها، انتظارات مشتریان از محصولات و خدمات کسبوکار شناسایی میشود و به کمک مدل کانو دستهبندی میشوند.
جدول مدل کانو در ادامه آمده است:
نوع ویژگی | رضایت مشتری | احساس مشتری در صورت وجود | احساس مشتری در صورت عدم وجود | میزان اولویت | مزیت رقابتی |
اجباری | بالا | ناراضی | بسیار ناراضی | بالا | ضروری |
عملکردی | بالا | راضی | ناراضی | متوسط | مفید |
جذاب | بالا | بسیار راضی | راضی | متوسط | توصیهشده |
معکوس | پایین | ناراضی | راضی | پایین | غیرضروری |
بیتفاوت | میانی | بیتفاوت | بیتفاوت | پایین | غیرضروری |
سوالات متداول :
انتظارات مشتریان مجموعهای از باورها، خواستهها و نیازهای مشتریان است که از تجربیات گذشته، تبلیغات، توصیههای دیگران و سایر منابع شکل میگیرد. انتظارات مشتریان میتواند در مورد محصولات، خدمات، قیمتها، کیفیت، زمان تحویل و سایر موارد باشد.
مدل کانو یک ابزار مدیریت کیفیت است که توسط نوریاکی کانو، استاد مدیریت کیفیت دانشگاه توکیو در سال 1984 توسعه یافت. این مدل برای شناسایی انتظارات مشتریان از محصولات و خدمات استفاده میشود.
یک فروشنده حرفهای میداند که جلب اعتماد مشتری قبل از خرید محصول اهمیت ویژهای دارد. یعنی مشتری باید این حس را از شما دریافت کند که چیزی که میخواهید به او بفروشید و یا خدماتی که میخواهید به او ارائه دهید، دقیقا همان چیزی است که درموردش به او اطمینان دادید.
اعتماد مشتری مسئلهای نیست که به این راحتی بدست آید. از طریق تبلیغات منفی هم نمیتوان اعتماد مشتری را جلب کرد و او را ترغیب به خرید کرد. چون مشتری خیلی باذکاوتتر و باهوشتر است و به زور نمیشود اعتماد را در ذهن مشتری ایجاد کرد.
تیم بهترین ایده ، سعی دارد با ارائه هفت راهکار دقیق و اصولی شما را تبدیل به یک فروشنده حرفهای کند. فقط کافی است مشتری احساس کند چیزی که به او میفروشید با تبلیغاتی که کردهاید همخوانی دارد و اگر هم به مشکلی برخورد درکنارش خواهید بود.
در واقع مشتری باید درک کند که شما بعنوان یک فرشندهی حرفهای، به سود و منفعت او فکر میکنید. در ادامه با بکارگیری این هفت راهکار اصولی میتوانید فروش حرفهای داشته باشید.
اول از همه، اطمینان پیدا کنید که هنگامی که مشتری از شما خرید میکند، احساس امنیت دارد. حتی در صورتی که فروش خود را از طریق پلتفرمهای تجارت الکترونیکی هم انجام نمیدهید، مشتریان باز هم به سایت شما مراجعه خواهند کرد و میزان امنیتی که در سایت شما احساس میکنند، نقش مهمی در میزان اعتماد آنها نسبت به برند شما دارد.
به عنوان مثال، اگر با تبلیغات ناخواسته آنها را آزار بدهید، یا فرآیند ثبت خرید و پرداخت سایت شما آشفته و دشوار باشد، در این صورت مشتری نسبت به امنیت و اعتماد به برند شما تردید خواهد داشت. بنابراین، امنیت سایت خود را با گواهی SSL تقویت کنید؛ از گزینههای پرداخت قابل اعتماد و معروف استفاده کنید؛ و مخصوصاًنماد اعتماد الکترونیکی یا سایر نشانها و نمادهایی که به نحوی میتوانند اعتماد مخاطب را افزایش دهند را با افتخار در معرض دید قرار بدهید.
فعال بودن در رسانه های اجتماعی از چند راه برای شما سودمند است:
خود را بیشتر در معرض دید قرار میدهید و بیشتر به چشم میآیید، نظر مخاطبان بیشتری را به خود جلب میکنید و دنبالکنندگان شما احساس بهتری نسبت به برند شما پیدا خواهند کرد. هر چه بیشتر روی ابعاد اجتماعی کار کنید، اعتماد مورد نظر خود را سریعتر به چنگ خواهید آورد.
یکی از نقاط قوت قرار گرفتن در معرض دید از طریق رسانههای اجتماعی، انعطافپذیری این روش است: میتوانید وقت خود را صرف انتشار محتوا کنید، به تعامل با دنبالکنندگان جدید و قدیمی بپردازید، تصویر یا ویدئو ارسال کنید یا با ارائه اطلاعات و اخبار مرتبط، دانستههای مشتریان را بروز کنید. نکته کلیدی این است که باید در پلتفرم موردنظر خود عملاً و کاملاً حاضر و فعال باشید.
مصرفکنندگان دیگر به مانند گذشته به برندها اعتماد ندارند، و یکی از دلایل این تغییر این است که احساس میکنند که زیاد دروغ شنیدهاند. مشتریانی که این حس را داشته باشند که یک برند آنها را گول زده یا آنها را به بازی گرفته، به احتمال زیاد راه خود را از آن برند جدا خواهند کرد.
در نتیجه، به نفع شما است که برای مدیریت انتظارات مشتریان، کمتر از حد توان خود وعده بدهید و بیش از وعده و قول خود کار ارائه کنید. مثلاً، اگر ارسال یک محصول یک هفته طول می کشد، به مشتریان خود بگویید که ارسال کالا به دو هفته زمان نیاز خواهد داشت. اگر یک کالا حداقل ۱۰ سال کار خواهد کرد، آن را برای ۸ سال ضمانت کنید. از این طریق، خودتان را در معرض ریسک زیر پا گذاشتن تعهدات و قول های خود قرار نخواهید داد. (حداقل برای اکثریت مشتریان).
هنگامی که مشتری در مورد موضوعی با مشکل مواجه میشود، اعتماد به شدت در معرض خطر قرار میگیرد. اگر مشتریان شما با مشکلی روبرو شوند و خدمات فوری، سودمند و به یادماندنی دریافت کنند، در اینصورت همیشه به برند شما به عنوان یک برند قابل اعتماد نگاه خواهند کرد.
اما اگر نتوانید به این وظیفه مهم خود به درستی عمل کنید، مشتری را برای همیشه از دست خواهید داد و به احتمال قریب به یقین، شهرت خود را نیز متزلزل خواهید کرد. تا میتوانید روی بخش خدمات مشتریان خود سرمایهگذاری کنید. برای حل مسائل فقط به دنبال روشهای مقرونبهصرفه نباشید؛ اطمینان پیدا کنید که مشتری احساس میکند که صدایش شنیده شده و مورد احترام واقع شده است و برای کسب رضایت وی، از هر کاری که از دستتان بر می آید دریغ نکنید.
تقویت شخصیت و هویت انسانی برند در بازاریابی، تبلیغات و در تعاملات معمول با مشتریان میتواند به نفع شما تمام شود. از متنها و پاسخهای از پیشآماده شده و کلمات سنگین در مکالمات خود استفاده نکنید؛ در عوض، مشتریان خود را تشویق کنید تا از تهدل و خیلی راحت با شما صحبت کنند و درست مثل یک انسان واقعی با آنها تعامل داشته باشید.
همین تغییر کوچک میتواند باعث شود که برند شما بیش از آنکه شرکتی به نظر برسد، یک ظاهر انسانی به خود بگیرد و در نتیجه، تصور مشتری از شما را به میزان قابل توجهی بهبود خواهد بخشید.
هیچوقت نسبت به مشتریان خود بیتوجهی نکنید. اگرچه چیزی به نام زیادهروی در ارتباطات نیز وجود دارد، اما به عنوان یک قانون کلی؛ هر چه بیشتر با مشتریان خود ارتباط داشته باشید و با آنها گفتگو کنید بهتر است. این به خصوص در مورد مشاغلی که مستلزم ارتباط چهرهبهچهره با مشتری هستند، مانند مشاوره یا بازاریابی، مصداق دارد.
اهداف و فرآیندهای کاری خود را با شفافیت و صداقت بیان کنید و اگر اشتباهی انجام دادید، خودتان به آن اذعان کنید. اگر جزئیات را برای مشتری روشن نکرده باشید یا مبحث ارتباط دوجانبه در رابطه را نادیده بگیرید، هر اطمینان و اعتمادی که تاکنون ایجاد کردهاید از بین خواهد رفت.
برند شما همیشه باید به نحوی در دسترس افرادی که به آن نیاز دارند قرار داشته باشد. قراردادن یک شماره تلفن یا کادر گفتگوی آنلاین در صفحات فرود میتواند فوراً نرخ تبدیل شما را افزایش بدهد. چرا؟ زیرا مردم با آگاهی از اینکه هر وقت که بخواهند میتوانند با یک مسئول صحبت کنند، بیشتر احساس امنیت و آرامش خواهند داشت.
اطمینان پیدا کنید که تحت هر شرایطی چندین روش ارتباطی را در اختیار مشتریان خود قرار میدهید. به علاوه، اگر فرد خاصی را برای سمت پشتیبانی استخدام کردهاید، شماره همراه او را برای استفاده در مواقع اضطراری در اختیار مشتریان خود قرار دهید.
اعتمادسازی به سرعت انجام نمیشود و کار سادهای نیست، اما این هفت استراتژی شما را در مسیر درستی قرار خواهند داد. پس از اِعمال این موارد، قدرتمندترین استراتژی شما انسجام و استمرار خواهد بود. هر چه شخصیت برند، خدمات مشتریان و محصولات یا خدمات شما منسجمتر بوده و تصویر هماهنگتری از برند شما به نمایش بگذارند، وفاداری مشتریان فعلی به شما تقویت شده و شهرتتان رشد پیدا خواهد کرد.
با این وجود، حتی بهترین استراتژیهای جلب اعتماد مشتری نیز برای به ثمر رسیدن به زمان و صبر نیاز دارند. بنابراین، همین الآن باید دست به کار شوید و شروع کنید.
?شرایطی را تصور کنید که در حال پیگیری یک مشتری هستید که از صحبت های اولیه ای که با او داشتید، متوجه شدید که می توانید نیازهای او را پاسخگو باشید. همه چیز طبق روال پیش می رود تا زمانی که در آخرین تماسی که داشتید می گوید من با شرکت x که از قضا رقیب شما محسوب می شود همکاری می کنم! در این شرایط چه باید بگویید؟ این را بدانید که این پایان مکالمه نیست! شما می توانید با جملاتی که در ادامه می گوییم این شانس را داشته باشید تا مشتری به ظاهر از دست رفته را برگردانید!
⚙ بله درست است. واقعیتش من تا به حال نشنیده بودم و خیلی کنجکاوم بدانم چه چیزی باعث شده است که فکر کنید همکاری با آنها خوب است؟
⚙ این سوال باعث می شود مشتری صحبت کند و با توجه به چیزی که می گوید مشکلات احتمالی که با تامین کننده دارند را کشف می کنید که می توانید به عنوان سلاح از خود دفاع کنید!
می تواتم بپرسم شما چه انتظاراتی داشتید که تامین کننده فعلی آن ها را براورده نمی کند؟
⚙ اگر تامین کننده تمام انتظارات مشتری را برآورده نمی کند، با این سوال به فکر می افتد که می تواند تامین کننده خود را عوض کند. چه گزینه ای بهتر از شما؟!
شما چه موضوعاتی را در جلسات ماهانه خود با تامین کننده بحث می کنید؟
⚙ در اکثر مواقع پاسخ به این سوال این است: جلسات ماهیانه؟ ما چنین جلساتی نداریم!. پس این فرصت خوبی است تا نشان دهید چقدر متفاوت هستید. به طور مثال می توانید بگویید: ” چقدر عجیب است که شما چنین جلساتی ندارید! ما با مشتریان خود به صورت ماهانه دیدار می کنیم تا راجع به مسائل و موضوعات مختلف گفتگو کنیم!”.
بله متوجه شدم. فقط میتوانم بپرسم شما از چه روشی آن ها را ارزیابی کردید و چطور به این نتیجه رسیدید که گزینه خوبی هستند؟
⚙ شما لازم است در دل مشتری شک بندازید قبل از اینکه قرارداد را امضا کنند! این سوال باعث می شود آن ها کمی تامل کنند که آیا واقعا انتخاب درستی کرده اند یا خیر!
آیا با آن ها قرارداد بسته اید؟
⚙ امید خود را از دست ندهید! هنوز دیر نشده است! اگر مشتری هنوز قرارداد نبسته است، شما این فرصت را دارید تا با روش هایی مثل دادن تخفیف، بیان ویژگی های منحصر به فرد خود و … آن ها را به سمت خود بازگردانید.
می توانم بپرسم نقاط قوت همکاری با آن ها چه چیزهایی است؟
اینکه از مشتری بپرسید تا در مورد نقاط قوت رقیب شما فکر کنند، شاید ایده ی خوبی به نظر نیاید! اما تحقیقات نشان می دهند که این سوال بلعکس باعث می شود تا مشتری ناخودآگاه راجع به نقاط ضعف آن ها فکر کند! فقط باید کمی صبور باشید!
شرکت X ( رقیب ) خیلی خوب است. در حقیقت ما مشتریان مشترک زیادی داریم . اگرچه آن ها ویژگی های منحصر به فرد x و y را دارند، ولی خب شرکت هایی که از ما خدمات/ محصولات یکسانی دریافت می کنند، متوجه شدند که خدمات/ محصولات ما آن ها را راحت تر به اهدافشان می رساند
⚙ اگر شما از رقیب خود بد بگویید، قطعا حس عدم اطمینان به مشتری دست می دهد که برای مطرح کردن خودش رقیبش را خراب می کند! اما شما با این جمله در عین حال که از رقیب خود تعریف می کنید و حس اعتماد در مشتری به وجود می آورید، از طرفی می گویید این محصول به درد شما نمی خورد!
هر کسب و کاری پیوسته میکوشد مشتریان جدیدی را به پایگاه مشتریان فعلی خود بیفزاید.
در حالت رویایی، تمام مشتریان قبلی کسب و کار، با آن کسب و کار همراه میمانند و با هر مشتری جدید، تعداد کل مشتریان افزایش پیدا میکند.
اما میدانیم که در دنیای واقعی چنین نمیشود و ما معمولاً با ریزش بخشی از مشتریان مواجه هستیم.
به عبارت دیگر، میتوان گفت تلاش برای افزایش تعداد مشتریان، شبیه پر کردن یک سطل آب سوراخ است و همیشه، بخشی از مشتریان جدید، صرفاً جایگزین مشتریان از دست رفته میشوند.
فرض کنید یک شرکت مخابراتی در ابتدای فصل، ۱۷ میلیون نفر مشترک دارد.
طی آن فصل، به علت اجرای یک کمپین تبلیغاتی گسترده، ۶۸۰ هزار مشترک جدید، جذب این شرکت مخابراتی شدهاند.
اما در همین دوره، این شرکت مخابراتی، ۱۷۰ هزار نفر از مشترکان قبلی را از دست داده است.
در چنین وضعیتی میتوان گفت خالص رشد تعداد مشترکان در این فصل ۳٪ بوده است (۶۸۰ هزار نفر آمدهاند و ۱۷۰ هزار نفر رفتهاند. پس ۵۱۰ هزار نفر رشد وجود داشته است).
اگر ۱٪ از مشترکان ریزش نمیکردند، نرخ رشد فصلی ۴٪ بود. اما در این فصل، ۱٪ نرخ ریزش داشتهایم.
با توجه به مثال ابتدای درس، تعریف نرخ ریزش مشخص است. نرخ ریزش (Churn Rate یا Defection Rate) که گاهی به آن نرخ رویگردانی هم گفته میشود به صورت زیر قابل محاسبه است (+/+):
حتماً به این نکته توجه داشته باشید که ما در محاسبه نرخ ریزش، کاری به این نداریم که چند مشتری جدید در آن دوره اضافه شدهاند. مجموع تعداد مشتریان (قدیمی و اضافهشده) مبنای محاسبهی نرخ ریزش در مقطع زمانی بعدی خواهد بود و روی محاسبهی نرخ ریزش مقطع فعلی، تأثیری ندارد.
مثلاً در مورد مثال ابتدای درس، در حال حاضر ۱۷ میلیون و ۵۱۰ هزار نفر مشترک وجود دارد. این تعداد، مبنای محاسبه ریزش در فصل آتی قرار میگیرد.
فرض کنید یک کسب و کار در هر مقطع، ۱۴٪ مشتری جدید جذب میکند و ۱۲٪ هم مشتری از دست میدهد. خالص نرخ رشد مشتریان این کسب و کار، ۲٪ خواهد بود.
این کسب و کار برای اینکه ۲٪ رشد را افزایش دهد دو راه دارد:
بسیاری از کسب و کارها در چنین شرایطی روی افزایش نرخ جذب تلاش میکنند. حتی میتوانید کسب و کارهای زیادی را بیابید که نرخ ریزش مشتریان خود را نمیدانند و محاسبه نمیکنند.
این در حالی است که معمولاً کاهش نرخ ریزش، کاری ارزانتر و ماندگارتر است (هر بار که یکی از علتهای نارضایتی مشتریان را پیدا کرده و رفع کنید، نرخ ریزش را برای همیشه به یک سطح پایینتر بردهاید).
ضمناً نرخ ریزش در مقایسه با سود سالانه، یک شاخص پیشرو محسوب میشود.
وقتی افزایش نرخ ریزش مشتریان آغاز میشود، معمولاً کسب و کار تا مدتی میتواند رشد خود را حفظ کند. حتی اگر فشارهای مقطعی مانند تبلیغ و برنامههای پروموشن وجود داشته باشد، ممکن است تصمیمگیران در شرکت اساساً حس نکنند که اتفاق بدی افتاده است.
به همین علت، نرخ ریزش یک شاخص پیشرو است و زمانی که هنوز شاخصهای دیگر، مشکلی را نشان ندادهاند، یادآوری میکند که در آینده قرار است اتفاقهای نامطلوبی بیفتد و مدیران را به چارهاندیشی، ترغیب و تشویق میکند.
محاسبه نرخ ریزش برای برخی کسب و کارها سادهتر از کسب و کارهای دیگر است.
مثلاً کسب و کارهایی که مدل درآمدی آنها بر پایهی «اشتراک ماهانه» و «ساز و کارِ تمدید اشتراک» استوار است، زمانی که مشتری اشتراک خود را تمدید نمیکند، با خطای نسبتاً کمی میتوانند فرض کنند که او را از دست دادهاند.
اما فرض کنید یک فروشگاه پوشاک دارید:
دربارهی روشهای کاهش نرخ ریزش نکات و حرفهای بسیاری وجود دارد. اما فعلاً در این درس به معرفی اولیهی این شاخص، بسنده میکنیم. واضح است که یکی از کارکردهای دانش مدیریت ارتباط با مشتری این است که بتواند نرخ ریزش مشتریان را استخراج و تحلیل کرده و در نهایت، کاهش دهد.
با از دست دادن اعتماد مشتریان به راحتی کسب و کار شما از بین می رود، در این مقاله به ارائه نکاتی ارزشمند جهت ارتباط پایدار با مشتریان و جلب اعتماد از دست رفته آنها خواهیم پرداخت.
اعتماد، اولین عنصر حیاتی برای هر نوع تجارتی می باشد تا به واسطه آن ، مشتریان خود را به سمت سرویس ها و محصولاتشان جذب کنند. اشتباهات و بی توجهی به برخی مسائل باعث از بین رفتن اعتماد کاربران به شما و تجارتتان می شود.
طبق تجربه بزرگترین تجارت های دنیا، مهمترین دلیل ورشکست شدن یک تجارت کوچک و یا بزرگ قبل از هر چیزی از بین رفتن اعتماد مشتریان آن تجارت می باشد. همیشه پیشگیری بهتر از درمان است اما گاهی اوقات به خاطر اشتباهات غیر عمدی، مشتریان ما از کسب و کار ما فاصله می گیرند. چنین موردی در کسب و کارهای اینترنتی به وفور رخ داده و باعث کاهش بازدهی تجارت ها می شود. این مشکل یکی از بزرگترین و رایج ترین مشکلات کسب و کارهای آنلاین به شمار می رود و بی توجهی به آن یقیناً گریبان گیر شما خواهد شد.
از جمله مزایای خرید اینترنتی نسبت به خرید معمولی امکان بهره مند شدن از نظرات و بررسی های دیگر خریداران می باشد. اولین اشتباه یک وب سایت تجاری این است که بستری برای این نوع ارتباطات فراهم نکند. مردم می خواهند تا نظرات دیگران را در مورد محصول مورد نظر خود بدانند و حتی بتوانند با آن ها ارتباط برقرار کنند. فراهم کردن این امکان، یکی از مهمترین اقدامات شما در زمینه مشتری مداری خواهد بود.
فرقی نمی کند که شما دچار این مشکل شده اید یا خیر. چیزی که شما را از چنین مهلکه ای به دور نگه می دارد کسب اعتبار است. اعتبار باعث می شود تا نه تنها وب سایت شما از دید کاربران قابل اطمینان باشد، بلکه از نظر موتورهای جستجو نیز به رتبه بندی شما کمک می شود.
فراموش نکنید که اعتبار برند شما به صورت خودکار اعتماد کاربران را به دنبال خواهد داشت.
ما در ادامه نکاتی بسیار مهم را توضیح می دهیم که با توجه به آن ها می توانید اعتماد مشتریان خود را جلب کرده و یا اعتماد مشتریانی که از شما دور شده اند را دوباره بازیابی کنید.
یکی از بزرگترین اشتباهات کسب و کارهای های شکست خورده در دنیا، تقلید کردن از دیگران به جای الگوبرداری از آن هاست. این مورد دقیقاً باعث بی اعتبار شدن برند شما می شود و نتیجه آن کاهش زیاد اعتماد کاربران خواهد بود. این را به خاطر داشته باشید که اگر مشتریان و کاربران به سراغ شما آمده اند، به خود شما و تجارت شما اعتماد کرده اند. پس شما باید این اعتماد را زمینه ساز پیشرفت خود کنید و اجازه دهید ویژگی های انحصاری خودتان، مسیر موفقیت شما را ایجاد کنند.
ویژگی ها و خصوصیت های منحصر به فرد برند شما در واقع هویت تجاری شما را بازگو می کنند و هیچ مشتری و کاربری نمی خواهد سرویس یا محصول مورد نظر خود را از تجارتی تهیه کند که با بی هویتی اعتبار خود را زیر سؤال برده است. توجه کردن به رقبا و زیر نظر داشتن فعالیت های آن ها به منظور پیدا کردن نقاط ضعف خود و الگوبرداری برای پیاده سازی برنامه های موفقیت آمیز امری طبیعی و ضروری می باشد اما کپی برداری و تقلید از دیگران بدترین کار ممکن برای یک تجارت به حساب می آید.
بیشتر بخوانید: 9 نکته ظریف برای بررسی سایت رقبا
هر تجارت موفقی پیش از این که به درجه بالایی از کسب اعتبار برسد و در ذهن عموم نقش ببندد، رابطه خود را با مشتریان ثابت تقویت کرده است. مشتریانی که با تشویق شدن های شما وفادار و ثابت باشند، سکوی پرتابی بسیار مناسب برای شما خواهند بود. این مشتریان نه تنها بخش زیادی از فروش و سودآوری شما را تضمین می کنند، بلکه سیستم تبلیغاتی قدرتمند و پر نفوذی هستند که بدون کوچک ترین هزینه ای برای شما مشتری های جدید پیدا می کنند.
مقاله مرتبط: چطور با هزینهای اندک، برندسازی کنیم؟
در مبحث بازاریابی اینترنتی مقوله ای با عنوان 2Ps وجود دارد که داشتن توجه ویژه به آن به وب مسترها توصیه می شود. 2Ps در واقع مخفف دو کلمه Peers و Personalization می باشد. اصطلاح Peers به مشتریان وفاداری اطلاق می شود که درست مثل یک شریک کار شما را تبلیغ کرده و گسترش می دهند. این مشتریان افرادی مطمئن، با احترام و مشتاق پیشرفت کار شما هستند. این مشتریان پتانسیل بالایی برای بهبود بخشیدن به کسب و کار اینترنتی شما دارند. برخی از اینفلوئنسرها همین مشتریان وفادار هستند با این تفاوت که راهکار نفوذ در شبکه های اجتماعی و ارتباط با دیگر کاربران را به صورت حرفه ای انجام می دهند.
بیشتر بخوانید: اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟
کافیست آن ها را به روش های مختلفی که می دانید تشویق کنید تا آن ها نام برند شما را پخش کرده و شما را به دوستان و آشنایان خودشان پیشنهاد دهند. بسیاری از مشاغل گوناگون از این گونه افراد به نحو احسن استفاده می کنند. برای مثال اهدای کدهای تخفیف مخصوص این افراد و یا اهدای بن هدیه در ازای معرفی و به اشتراک گذاری برند شما از جمله این موارد هستند. چنین رویکرد موفقیت آمیزی در تجارت های آنلاین ایرانی نیز دیده می شود.
به عنوان مثال شرکت اسنپ به مشتریان ثابت و وفاداری که اسنپ را به دیگران معرفی می کنند، اعتبار رایگان و یا سفرهای رایگان ارائه می کند و یا شرکت هایی مثل دیجی کالا با استفاده از سیستم هایی مثل سیستم کد تخفیف و یا دیجی بن که در ازای خرید بیشتر تخفیف بیشتری برای خریدار در نظر می گیرد، تعامل خود با مشتریان بالقوه را افزایش می دهد. چنین روشی از بازاریابی اینترنتی را می توان نوعی بازاریابی ویروسی دانست که به کمک آن بتوان در زمانی کم مقدار زیادی مشتری مستعد کسب کرد.
بیشتر بدانید: بازاریابی ویروسی چیست؟
مورد بعدی Personalization یا شخصی سازی می باشد، شخصی سازی یکی دیگر از بهترین روش های کسب اعتماد در مشتریان است. به ویژه اگر از پیشنهادات و انتقادات آن ها در شخصی سازی های وب سایت یا شبکه تبلیغاتی خود استفاده کنید. برای مثال خیلی از وب سایت ها با ایجاد نظرسنجی های مختلف از کاربران و مشتری های خود می خواهند که در طراحی سایت به آن ها ایده داده و یا پیشنهادات آن ها را مورد استفاده قرار می دهند.
از این طریق نه تنها به ده ها ایده و پیشنهاد جالب دست پیدا می کنید، بلکه اعتبار خود را پیش کاربران و مشتریان خود افزایش داده و برای نظرات آن ها ارزش قائل می شوید. همین توجه شما باعث می شود تا مشتریانتان به شما وفادار تر شوند. اگر این موارد را به خوبی پیاده سازی کنید، خواهید دید که حتی بدون حضور شما، مشتریان ثابت چطور به افزایش اعتبار و شهرت برند شما کمک خواهند کرد.
برای پیشرفت در این زمینه، سعی کنید که تجربه کاربری مشتریان خود را در وب سایتتان بهبود بدهید. تجربه کاربری می تواند شامل طراحی های بنیادی و گرافیکی وب سایت شما باشد. از پیچیدگی ها پرهیز کنید و از طراحی های سبک و گیرا بهره مند شوید تا کاربران با شوق و اشتیاق بیشتری در وب سایت شما وقت بگذرانند.
در همین راستا می توانید مقاله 10 روش بهبود تجربه کاربری برای موفقیت در کسب و کار را مطالعه کنید.
از دلایل مهمی که باعث می شود تا اعتماد مشتریان شما سلب شود، عدم ثبات شما و تظاهر کردن های بی مورد است. خیلی از تجارت ها به اشتباه فکر می کنند که باید از هر راهی که می توانند خود را به کاربران ثابت کنند. در این مسیر که اغلب به زیاده روی و اغراق منجر می شود، کاربران و مشتریان متوجه می شوند که این تلاش ها بی هدف بوده و آن تجارت صرفاً تظاهر به حرفه ای بودن می کند اما در عمل چنین نیست. همین مورد کافیست تا کاربران به راحتی اعتماد خود را نسبت به تجارت مورد نظر از دست بدهند.
با توجه به این موضوع، شما باید از تعریف و تمجیدهای بی دلیل خود و برندتان خودداری کنید. موفقیت شما باید توسط عملکرد شما ثابت شود نه با گفته ها و ظاهرسازی های شما. این مدل تظاهر کردن ها دلیل اصلی شکست خوردن خیلی از تجارت های نسبتاً بزرگ بوده است. آن ها زمان و هزینه زیادی برای تبلیغات اغراق آمیز صرف کردند و در نهایت نه تنها جذابیت برند خود را از دست دادند، بلکه به خودنمایی بدون مدرک متهم شدند و در نتیجه شکست سنگینی را متحمل شدند.
پیشنهاد: فایل ویدئویی وب سایت های محکوم به شکست
البته برای جلب توجه کاربران راه های مشابه مناسبی وجود دارد. مثلاً در صورتی که بخش جدیدی به کار خود اضافه کردید می توانید در یک مطلب در وبلاگ خود آن را با کاربران به اشتراک بگذارید و یا می توانید سالگرد تأسیس تجارت خود را با یک دور همی و جشن ساده بین کارمندان برگزار کنید تا از فعال بودن برند خود در نگاه کاربران اطمینان حاصل کنید. همچنین می توانید داستان های برند خود را به صورت خلاصه در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید تا از این طریق کاربران را با ماهیت اصلی کار خود بیش از پیش آشنا کنید. چنین کارهایی باعث ایجاد روابط تنگاتنگ و در نتیجه کسب اعتماد مشتریان خواهد شد.
خیلی اوقات اخباری داغ از محصولات و سرویس های خاص به دست ما می رسد که ما را مشتاق به کسب اطلاعات بیشتر از آن ها می کند. خیلی از این محصولات و سرویس ها اخبار تقلبی و بازارگرمی تجارت ها محسوب می شوند و این روزها کاربران خیلی کمتر این مدل تبلیغات را باور می کنند. اگر اعتبار و هویت برندتان برای شما اهمیت دارد، به هیچ وجه وارد این مدل تبلیغات دروغین نشوید. شاید در وهله اول این مدل تبلیغات تعداد زیادی کاربر را روانه وب سایت یا شبکه شما کند اما باید بدانید که مشتریان واقعی گول چنین تبلیغاتی را نمی خورند.
بهترین راه برای تبلیغ شدن محصولات شما این است که کیفیت کار شما تبلیغ شما باشد. تأثیری که تعریف کردن یک مشتری واقعی از محصولات شما در دیگر مشتریان دارد، در هیچ نوع تبلیغ دیگری وجود ندارد. بنابراین همانطور که گفته شد باید برای این مورد روی مشتریان وفادار تمرکز کنید. کافیست آن ها را با تشویق کردن و ترغیب کردن راضی نگه دارید و راهی آسان برای اشتراک گذاری محصولات و معرفی آن ها برای دیگران فراهم کنید.
خیلی از تجارت ها برای این منظور به ساخت ویدئو کلیپ های طنزآمیز، آموزشی و ... روی آورده اند تا از این طریق آمار تعداد دفعات به اشتراک گذاشته شدن و معرفی خود را زیاد کنند. شما نیز می توانید از چنین اقداماتی بهره مند شده و با ایجاد یک بستر ساده و آسان، راه به اشتراک گذاری محصولات و سرویس های خود را برای مشتریان وفادار تسهیل کنید. مسلماً فعالیت در شبکه های اجتماعی در این زمینه بازخورد بسیار مناسبی به همراه خواهد داشت.